loading...
سایت تفریحی سرگرمی مسترفانی
FDGOD بازدید : 249 جمعه 26 دی 1393 نظرات (1)


| برای خواندن داستان به ادامه مطلب مراجعه کنید |
از کرامات شیخ گفته اند که وی بسی بی تکلف بود و شخصاً خریدهایش را انجام همی داد.
روزی با مریدان به دکانی برفتند تا مایحتاج خویش خرند.
صاحب دکان با دیدن شیخ بگفت : باز این پیر عکس-بازیگران-زن.html" title="زن" target="_blank">زندیق آمد !
پس مریدان بر سرش حمله بردند ، چپ و راستش بکردند و عمه اش را با خاله اش پیوندها همی زدند.
شیخ مریدان را امر به آرامش کرد و آن بیچاره را فرمود : نامت چیست ؟ گفت : یا شیخ من ناصرالدین شاهم !
شیخ فرمود : کتک زیادی خوردی زان سبب چنین چرت و پرت همی گویی.
و مریدان گریبان خویش پاره نمودند.
شیخ نیک در قیمتها نگریست و فرمود : صفرها از دروغها پیشی گرفته !
صاحب دکان بگفت : یا شیخ گفته اند گناه دلیل اصلی گرانی است.
شیخ فرمود : صحیح گفته اند. مگر سهل انگاری نیز جزو گناهان نیست ؟
عرض کرد : نه یا شیخ از این گناهان نه ، از آن گناهان گفته اند.
شیخ فرمود : ای بیچاره ! کتک زیادی خوردی …
پس مریدان نعره ها بزدند
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط milad در تاریخ 1393/12/09 و 4:50 دقیقه ارسال شده است

بد نبود


کد امنیتی رفرش
درباره ما
این سایت در ساماندهی ثبت شده است و مطالب آن صرفا جهت سرگرمی هموطنان عزیز است و هدفی مغایر با احکام جمهوری اسلامی ایران ندارد با تشکر
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 830
  • کل نظرات : 3335
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 982
  • آی پی امروز : 61
  • آی پی دیروز : 62
  • بازدید امروز : 384
  • باردید دیروز : 142
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,500
  • بازدید ماه : 4,340
  • بازدید سال : 55,885
  • بازدید کلی : 1,669,729
  • کدهای اختصاصی
    عضویت سریع
    [Reg_Fast_Form]